جشنی بوده به مناسبت روز جوان. از طرف خانه شهریاران جوان برای دختران نوجوان برگزار و تعدادی از هنرمندان هم دعوت می‌شوند. مجری برنامه یکی از مجری‌های صدا و سیما بوده. آهنگ شاد هم پخش شده. گویا مجری هم این وسط درآمده و گفته: مگر می‌شود با این آهنگ موزون تکانی به خود ندهیم. بعد هم چرخی می‌زند!

بعد خبرنگار سایتی برداشته همین را خبر کرده؛" مجري زن سيما: مگر می‌شود با این آهنگ موزون، تکانی به خود ندهیم؟!" بعد سایت خبری دیگری آن را کار کرده. بعد هم سایت‌های دیگر و ....

"اصلا" و "اصلا" کاری به خوب و بد بودن کار مجری ندارم. "اصلا" و "اصلا" کاری ندارم که این چرخیدن و این حرف در جمع دختران نوجوان بد بوده یا بد نبوده؟ فقط دارم به این فکر می‌کنم که درج چنین خبری در سایت‌ها اصولا چه دردی از جامعه دوا می‌کند. به این فکر می‌کنم که کجای رسالت یک خبرنگار آمده که برود برنامه جشنی را( که در اهمیت این برنامه هم جای بحث است) پوشش بدهد و از بین خبر و اتفاقات ممکن با حضور هنرمندان سرشناس بپردازد به چرخیدن مجری روی سن در جمعی دخترانه!

وقتی کار حرفه‎‌ای نباشد، وقتی تفکری جز زدن خبر جنجالی و مثلا داغ(!) وجود نداشته باشد، وقتی هدف به جای ساختن تخریب باشد، تعجبی ندارد تعداد این قبیل خبرها (که اصولا در ذات خبر بودنشان شک است) در رسانه‌های ما زیاد شود، متاسفانه!

در برنامه دیگری که من هم برای پوشش آن بودم، باز این اتفاق تکرار شد. یکی از شعرای آیینی برای نقد کتابی دعوت شده بود. اگر اسمش را بگویم، مطمئنم فعالان حوزه فرهنگ متفق القول اولین خصوصیت این شاعر را نوع خاص گفتارش بدانند. آن روز این شاعر به دلیل همین نوع خاص گفتار بین صحبت‌هایش پیرامون کتاب، حرف‌هایی هم از روی هیجان زد که برخی‌هاشان هم درباره خودش بود. اغلب خبرگزاری‌ها فقط صحبت‌های او را درباره کتاب مورد نقد، پوشش دادند اما بعد با کمال تعجب دیدم یکی از خبرگزاری‌ها ریز به ریز حرف‌های این شاعر را رسانه‌ای کرده است! حرف‌هایی که شنیدنش در جمع چه بسا باعث انبساط خاطر هم بود اما رسانه‌ای شدنش فقط به نوعی تخریب شخصیت شاعر بود و بس!

آن روز هم برایم سوال شد که خواندن بخشی از خبر که هیچ دخلی به برنامه ندارد چه سودی به حال مخاطب دارد؟ با گفتن تمام جزئیات، اتفاق مهمی می‌افتد یا از افتادن اتفاق مهمی جلو گیری می‌شود یا پرده از راز مهمی برداشته می‌شود یا مدال افتخار به آن خبرنگار می‌دهند یا...؟ با انگ زدن به آدم‌ها و برچسب زدن روی آن‌ها قرار است به کجا برسیم؟ اگر امروز هر اتفاقی را به صرف خبرنگار بودن و داشتن رسانه، ثبت می‌کنیم چقدر این تفکر را باور داریم که تمام رفتارمان در جریده عالم ثبت می‌شود؛ هر تیتری که می‌زنیم، هر لیدی که می‌بافیم، هر نکته‌ای را که مستقیم و غیر مستقیم انتقال می‌دهیم و حتی هر خبری که کپی و درج می‌کنیم؟

با نقد و دید تیزبین خبرنگاری و جریان سازی موافقم! اما تا چه خبری و چه ساختنی؟! چه نقدی و چه تیغ کشیدنی؟ انقدر جامعه، آنهم جامعه جوان ما، درد و دغدغه و غصه دارد که اصلا وقت به خبر کردن چرخیدن خانم مجری‌ جلو یک مشت دختر 17 ساله نرسد. انقدر جوان موفق کنج افتاده نیاز به تریبون دارند که نوبت به ضایع کردن شاعر صاحب نامی نرسد.

پ.ن

* این نقد اول به خودم بود که در کار خبر بی‌خطا هم نبودم!

** بعد هم قابل توجه کسی که برای اولین بار خبر را زد و تمام آن کسانی که خبر را کپی کردند؛ "مهرابه شریفی نیا" نه! مهراوه شریفی نیا. "مهدی باق بیگی" هم نه! مهدی باقر بیگی.