سوال مار...
سوالهای بیجواب مثل مار توی سرم میخزند. دور مغز میپیچند. چند روز همانطور چمبره میزنند. یکهو فیش مار بلند میشود. به کاسه سر میکوبد. دنبال راه فرار است. میخزد دور حجم سر. کاسه سر را ترک به ترک میگردد. گیج و عصبانی از یافتن پاسخ یا راه خروج، دندانهای نیش را فرو میکند توی مغز. درد تا مغز استخوانم میرود. از شدت درد ساعتی از شب را بیهوش میشوم. سنگینی تن مار را حتا توی خواب هم بر مغز حس میکنم؛ مار کمی آرام گرفته و دوباره پیچیده دور مغز.
+ نوشته شده در دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت 12:55 توسط لیلا باقری
|