هر بار که مشدد مي شود اين تکرار تنهايي

هر بار... در هر بهار

با سر دواندن هر شکوفه روي پوست مرده درخت

به ياد مي آورم

در بهار زندگي

جدايي از تو فصل خزان دلم را آورد

اما هر شب، ياد تو شکوفه اي در دلم مي روياند

و وقتي بيايي درختان ياد تو شکوفه باران خواهد بود...